بررسی استارفیلد : بازی تاریخ گذشته یا وفادار به ریشهها
بررسی استارفیلد : بازی تاریخ گذشته یا وفادار به ریشهها
استارفیلد، یک بازی اکشن ماجراجویی نقش آفرینی جدید بتزدا است که به ادعای خود تاد هاور مدیر عامل بتزدا حدود 25 سال در حال توسعه بود. این بازی علمی تخیلی تا کنون چندین تاخیر را تجربه کرد اما سرانجام منتشر شد. حال سوال اینجاست، آیا این بازی ارزش این همه هیاهو را داشت؟ آیا استارفیلد میتواند تکانی به وضعیت نگران کننده بازیهای ایکس باکس بدهد؟ در ادامه با بررسی بازی استارفیلد همراه ما باشید تا به این سؤالات پاسخ دهیم.
اودیسه در فضا
داستان ما را به سال 2330 در دنیایی پس از درگیریهای کهکشانی میبرد. ماجرای اصلی اما 20 سال پس از درگیری عظیمی که همه چیز را دستخوش تغییر داد جریان مییابد. دو گروه بزرگ، مستعمرات متحد و مجموعه فری استار، جنگی خونین استعماری را به راه انداختهاند که تنها هدف آن تصرف قلمرو بود و به مدت 20 سال سیارات و کهکشانها را در وضعیت آشفته قرار دادند.
فضا در سال 2330 توسط انسانها مستعمره شده است، گفتن چنین داستان خاکستری چیز جدیدی نیست، اما ارائه آن به شیوهای متقاعد کننده چیزی است که استارفیلد در آن میدرخشد. بازی در ارائه اهداف خاص به هر جناح یا گروهی از افراد مختلف، عملکرد و تنوع خوبی دارد، اما از این واقعیت که بازی فقط یک پایان دارد شوکه شدم، به عنوان مثال، ما Skyrim و سری Fallout را داریم که دارای چندین پایان مختلف هستند.
استارفیلد دارای چندین شخصیت متحد و همراه در بازی است که هر کدام داستان خاص خود را دارند. بازی شما را مجبور به انتخاب متحد و همراه خاصی نمیکند، اما هر شخصیت پیشینه خاصی دارد که ویژگیهای او را شکل میدهند. از طرفی از نظر گیم پلی متوجه اهمیت زیاد همپیمانان نشدم و این باعث شد که به شدت ناامید شوم و اینکه آنها به طور تصادفی در حین مبارزه حرکت میکنند. در واقع هوش مصنوعی خوبی ندارند و از عمق کافی برخوردار نیستند، با توجه به تأخیرهای مکرر بازی انتظار میرفت سازندگان این موارد را برطرف نمایند.
استارفیلد در زمینه توجه به جزئیات و طراحی سیارهها واقعاَ خوب عمل کرده است. فیزیک، گرانش، سطح اکسیژن و سایر ویژگیهای سیارات مختلف با یکدیگر متفاوت است و واقعاَ این حس را به شما میدهند که در حال کاوش یک سیاره بیگانه و منحصر به فرد هستید. یکی دیگر از ویژگیهای گیم پلی که نشاندهنده توجه به جزئیات است، سیستم متقاعدسازی است که مبتنی بر متقاعد کردن برخی از شخصیتهای بازی به مبادله یک چیز خاص به جای کشتن یک فرد یا پرداخت پول است. این سیستم به اندازه کافی سخت و روشی است که دیالوگها اغلب بر اساس آن شکل میگیرند و باعث میشود با وجود سختی اجرا، دوباره آن را امتحان کنید و نتیجه آن را به نظاره بنشینید.
خودت باش
در زمینه سفارشی کردن و شخصیسازی بازی واقعا میدرخشد، من سلاحهای زیادی را شخصیسازی کردم و آمار آنها را بهبود بخشیدم. این سیستم به نوعی اعتیادآور است و شما را ترغیب میکند تا دقایق زیادی را صرف گشت زدن در منوها و خواندن توضیحات قطعات کنید. توسعه سفینه فضایی نیز یک تجربه منحصر به فرد است و من احساس میکردم که مشغول تجربه یک بازی شبیهسازی هستم. چرا که به معنای واقعی کلمه هر جنبهای از سفینه از طراحی بصری و کابین خلبان گرفته تا گزینههای خاص مانند تقسیم قدرت بین سلاحها، زرهها و توانایی سفر با سرعت نور قابل تنظیم است.
اما یکی از عناصر ضروری در سفارشیسازی بازی خود کاراکتر است که این بار شامل پسزمینههای داستانی و مهارتهای شروع میشود. انتخاب یک پسزمینه مناسب که نشاندهنده نوع شخصیتی باشد که مد نظر شما است، یک موضوع اساسی است که تجربه نهایی را بسیار بهبود میبخشد و این پسزمینه صرفاَ جنبه ظاهری ندارد و در دیالوگها تأثیرگذار است.
در زمینه مبارزه و گانپلی با یک بازی استاندارد طرف هستیم که چیز خاصی برای ارائه ندارد. استارفیلد نمیتواند حس سنگینی و لذت ناب گانپلی بازیهای شوتر را ارائه دهد و این موضوع از نمایشهای بازی هم قابل دریافت بود. با این حال تجربه نهایی از سایبرپانک 2077 که احساس میکردید در حال شلیک به یک اسفنج توخالی هستید اندکی بهتر است.
در مورد مکانیک مخفی کاری هم گزینههایی در اختیار دارید، اما شخصاً آن را در سطح مطلوبی نیافتم، مخصوصاً اینکه بازی به گونهای طراحی نشده است که این جنبه از مبارزه را به خوبی ارائه کند. بنابراین دوستانی که علاقهمند به تجربه مخفیکاری و دوری از خشونت هستند انتخابهای چندانی نخواهند داشت. در عوض تنوع باشکوه سلاحها قطعاَ موردی است که توجه طرفداران بازیهای نقش آفرینی به ویژه بازیهای Bethesda را سیراب خواهد کرد. میتوانم به شما قول بدهم که هر آنچه در این زمینه بخواهید، بازی شما را ناامید نخواهد کرد.
در خصوص سفینههای فضایی و هدایت آنها باید بگویم که وقتی برای اولین بار کنترل سفینه فضایی را در اختیار میگیرید، درک نحوه کار موتور سفینه و توزیع انرژی به تمام قابلیتهای آن آسان نیست، اما وقتی چیزها را درک کنید، متوجه خواهید شد که بازی تجربه هدایت و ناوبری بسیار دقیقی را ارائه میدهد. البته که پریدن از یک کهکشان به کهکشان دیگر آسان نخواهد بود، اما باید مقداری صبر پیشه کنید و قطعات خود را ارتقاء دهید، پس از تسلط بر مکانیک هدایت و ناوبری بازی متوجه خواهید شد که استارفیلد در زمینه کنترل سفینه فضایی تجربهای نزدیک به واقعیت و در عین حال لذتبخش را ارائه میدهد. همان شعاری که سازندگان پیش از انتشار بازی میدادند، یعنی ترکیب واقعگرایی با عناصر لذتبخش و هماهنگ کردن تجربه نهایی برای یک بازی ویدیویی.
ماموریتهایی از جنسی سیارهای
جهان استارفیلد مأموریتهای جانبی زیادی در بر دارد که برای دهها ساعت غوطه وری شما کافی است. مأموریتهای جانبی ارزش زیادی دارند، پاداش خوبی به شما میدهند و تکهای از پازل داستانی بازی را در اختیارتان میگذارند. ساختن پایگاه در جهان بازی ویژگی فوق العادهای است که ممکن است تجربه شما در استارفیلد را بسیار غنیتر کند، به خصوص با ساخت آن در سیارات و قمرهای تقریباً خالی که به شما حس تعلق به آن منطقه میدهد. اما در نهایت استارفیلد بزرگترين نقطه ضعف بازیهای بتزدا، یعنی القای حس اکتشاف به گیمر را نمیتواند برطرف کند.
درست است که مأموریتهای جانبی زیادی وجود دارند که ساعتها گیم پلی را ارائه میدهند، اما اکثر آنها بسیار تکراری هستند و سیارات خارج از داستان را به نوعی خالی و بی اهمیت میکنند. سیارات خارج از داستان شایسته توجه نیستند، چرا که هیچ محتوایی برای عرضه ندارند. علیرغم وجود سیارات توخالی فراوان، آنها از نظر بصری خیره کننده طراحی شدهاند. بعضی از سیارات حس واقع گرایی وصف ناپذیری را در طراحی خود منتقل میکردند، از جمله نورپردازی، موقعیت خورشید و تنوع زیاد در مکانیکها و ویژگیهای مختلف از جمله سطح اکسیژن، گرانش و غیره.
گرافیک به طور کلی در لحظهای که بازی را برای اولین بار بازی کردم فراتر از انتظارات من بود. نورپردازی چیزی بود که بیش از همه توجه من را به خود جلب کرد. اما با وجود جلوههای بصری فوق العاده، شخصیتهای غیر اصلی جهان استارفیلد مدلسازی و چهرههایی داشتند که در یک بازی نسل فعلی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. یکی از عوامل برجستگی شخصیتهای بازی، صداگذاری آنها است و به وضوح هر صداپیشه تسلط آشکاری بر شخصیت خود دارد. کیفیت صداگذاری واقعاَ به عمق بخشیدن و باورپذیر کردن شخصیتها کمک کرده است.
فضا چه شکلی است؟
در خصوص عملکرد فنی، استارفیلد تا حد زیادی قبل از آپدیت روز اول مشکل داشت و حتی بعد از آپدیت روز اول نیز کاملا عاری از مشکلات فنی نیست و با اینکه بعد از آپدیت اوضاع خیلی بهتر شده است، اما شخصا شاهد موارد آزاردهنده بودم و آن افت فریم در شرایط بسیار عادی روی کامپیوتر شخصی مجهز به کارت گرافیکهای AMD Radeon RX 6700 XT و Nvidia 4070ti با رزولوشن 1080 بود.
هوش مصنوعی بازی در مجموع عملکرد ضعیف و متوسطی دارد. حتی با بالا بردن درجه سختی بازی نیز بهبودی حاصل نمیشود و عملکرد استارفیلد در این زمینه ناامید کننده است. معایب نامبرده شده در این بررسی شاید برای طرفداران بازیهای بتزدا عادی و قابل تحمل باشند، اما اگر از طرفداران بازیهای شوتر سریع هستید، باید توجه داشته باشید که بازی برای شما تا حدودی کند و خسته کننده خواهد بود. در نتیجه اگر طرفدار بازیهای نقش آفرینی نیستید، تجربه استارفیلد را به شما توصیه نمیکنم، مگر اینکه دنبال یک تجربه جدید باشید. شخصاً پیشنهاد میکنم یک فرصت به این بازی بدهید.
استارفیلد یکی از بهترین بازیهای سال 2023 است و بدون شک، با کمی اغماض، دروازهای فوق العاده برای ورود به دنیای بازیهای نقش آفرینی Bethesda خواهد بود. ساخت یک بازی با این جاه طلبی در حال حاضر یک چالش بزرگ برای بازیسازان است. اینکه پلتفرم ایکس باکس پس از مدتها یک انحصاری کنسولی خوب دریافت کرده است میتواند بر افزایش رقابت که در نهایت به نفع گیمرها خواهد بود اثرگذار باشد.
بهطور کلی، استارفیلد بازی بینقصی نیست و مشکلات خاص خودش را دارد و البته درکنار تمامِ اینها، ویژگیهای مثبت زیادی هم ارائه میدهد که مفصل در مورد همه آنها صحبت کردیم. اما یک بار دیگر این را تکرار میکنم که جذابیت اصلی ساخته جدید بتسدا، لذتی است که کاوش و اکتشاف در آن دارد و سازندگان با تلفیق مناسبی از روایت داستان و گیمپلی، موفق شدهاند تا این کاوش را ارزشمند، جذاب و بهیادماندنی کنند. به همین دلیل استارفیلد بیشتر بازی افرادی است که از غرق شدن در یک جهان بسیار بزرگ لذت میبرند و عاشق این هستند که در بازیها از آن مسیر اصلی فاصله بگیرند و گوشه و کنار محیطها را با هدف کشف موارد پنهانشده بگردند. اگر از این نوع گیمرها هستید یا طرفدار ساختههای قبلی بتسدا مثل فالاوت و اسکایریم بهحساب میآیید، مطمئن باشید استارفیلد اثری است که اصلا نباید لذت تجربه یا بهتر بگویم زندگی در آن را از دست بدهید.